۱۷۹ بار خوانده شده

بخش ۲ - برانگیختن ایرانیان بجنگ دشمن

مخسب ای برادر که دزدان به خواب
بتازد بر خفتگان با شتاب

تو در خوابی و خصم بیدار بخت
بدرد بر اندامت از کینه رخت

بشو سرمه خواب و مستی ز چشم
که دشمن به بالینت آمد به خشم

بیاران بده دست و بی واهمه
بران گرگ از گله دزد از رمه

ببر راه دشمن ازین بوم و مرز
ز توپش مترس از نهیبش ملرز

ز مردن میندیش و با عزم باش
شب و روز آماده رزم باش

چرا باید اندیشه کردن ز جنگ
نه ما از کلوخیم و دشمن ز سنگ

چرا تن به زنجیر دشمن دهیم
به زندان اهریمنان تن دهیم

گر او را بود دست و شمشیر تیز
ترا هم بود دست و شمشیر نیز

مبر ز آشتی نام هنگام جنگ
مبر دل ز نام و مده تن به ننگ

ادیب الممالک سرود این سخن
اگر هوش داری در گوش کن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱ - گفتار در ایقاظ و تنبیه غفلت زدگان
گوهر بعدی:بخش ۳ - خواهش سیمرغ از رستم برای پیام بردن به بهمن شاه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.