۱۶۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵ - ترجمه اشعار تیمور

گفت تیمور که این ملک شود برهم و درهم
نو شود واقعه فاجعه قتل محرم

لشکر صبر گریزد که چنین خواسته ایزد
ملک ری جمله به یغما رود و کس نستیزد

نعره توپ وتفنگ از در و دیوار خروشد
بگریزد سر لشگر نتواند که بکوشد

غارت و قتل در آن ناحیه تا چند بماند
شاه ایران به کمند افتد و در بند بماند

پادشاهی است که شاهی نکند سالی و ماهی
هر گدائی شده در دوره او صدری و شاهی

ده نشینان جهان در طلب ملک جهانند
در پی تخت کیانند و ندانی که کیانند

رستخیزی است در آن روز بهر شهر و زمینی
هر کسی در پی تختی و کلاهی و نگینی

شاه از تخت فرود آید و دستور ز کرسی
ظلم چندانکه ببینی و ندانی ز که پرسی

هر زمان ناله آید ز دل سرور و سردار
شهرها یکسره ویرانه و سرها همه بر دار

سر و سردار گرفتار عذابند در ایران
شهر پاتخت ملک ناصردین شه شده ویران

ناصحا منع مکن از من و تیمور که مستیم
در شیون بگشودیم و لب از زمزمه بستیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴ - در ۱۳۲۱ در وصف شاهنامه فردوسی هنگام طبع
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶ - خطاب به ارباب کیخسرو شاهرخ بخط خودش ناتمام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.