هوش مصنوعی: در این متن، داستان چوپانی از گروس توصیف شده که با گله گوسفندانش به سفر می‌رود. در طول سفر، او با صحنه‌های مختلفی مانند پرچم‌زدن از دم بز، رسیدن به تهران و فروش کالاهای متنوع از مناطق مختلف ایران و جهان روبه‌رو می‌شود. در نهایت، محیطی گرم و شاد برای پذیرایی از مهمانان فراهم می‌شود.
رده سنی: 16+ این متن دارای زبان شعرگونه و اصطلاحات قدیمی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، محتوای آن بیشتر مناسب سنین بالاتر است که می‌توانند با فرهنگ و سبک زندگی روستایی ارتباط برقرار کنند.

شمارهٔ ۲۱ - قطعه ناتمام

روز آدینه وقت بانک خروس
چوبداری بری شد از گروس

گله گوسفندش اندر پیش
چپش و شاک ریخته و بز و میش

خاره و سنگ سفته با سم بز
پرچم افراز گشته از دم بز

خوانده هنگام سوق میش و چپش
اتوکا علی اعصا واهش

چون سوار تکه بجولان بز
مرغزی کرده پوستین مرغز

چون به تهران گشود بند جوال
کوس بیداد را بکوفت دوال

نارش از ساوه سیبش از خمسه
قندش از روس و چایش از نمسه

مشک از چین و شکر از اهواز
پشمک از یزد و باده از شیراز

پسته از شهر دامغان آمد
به و لیمو ز اصفهان آمد

آن یک آورد کوزه ای ارده
دیگری زنجبیل پرورده

آن یکی داد اسب و کالسکه
دیگری کشک و روغن و مسکه

آن یک آورد شال و قالیچه
آن دگر یک اساس بازیچه

گشت بالش بلند و بستر نرم
کار آجیل کوک و معرکه گرم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰ - ناتمام بخط ادیب الممالک
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲ - تمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.