هوش مصنوعی:
متن درباره دختری است که در آستانه مرگ قرار دارد و زندگیاش بیروح و پریشان شده است. مادرش به دلیل نادانی، او را به ازدواج با جوانی وادار میکند و گاهی موهایش را تاب میدهد و گاهی صورتش را سرخ میکند. شخصی به مادر میگوید که این کار اشتباه است و اگر چارهای برای نجات دختر نیندیشد، مرگ او حتمی است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین غمانگیز و پیچیده مانند مرگ، اجبار در ازدواج و نادانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین و نامناسب باشد.
شمارهٔ ۲۲ - تمثیل
یکی دختری داشت در کار مرگ
وزین زندگی مانده بی ساز و برگ
پریشیده گسیویش از انقلاب
ز گلبرگ رخساره اش رفته آب
ز بی دانشی مادر مهربان
بکف شانه و غازه بهر جوان
گهی تاب می دادش از شانه موی
گهی سرخ می کردش از غازه روی
یکی گفتش ای زال انده نصیب
مکن خسته را بی دوا و طبیب
یکی چاره کن رفتنش را به گور
و گرنه چه از سرمه با چشم کور
وزین زندگی مانده بی ساز و برگ
پریشیده گسیویش از انقلاب
ز گلبرگ رخساره اش رفته آب
ز بی دانشی مادر مهربان
بکف شانه و غازه بهر جوان
گهی تاب می دادش از شانه موی
گهی سرخ می کردش از غازه روی
یکی گفتش ای زال انده نصیب
مکن خسته را بی دوا و طبیب
یکی چاره کن رفتنش را به گور
و گرنه چه از سرمه با چشم کور
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱ - قطعه ناتمام
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.