هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه از زبان شاعری است که از دوری معشوق و رنج هجران می‌نالد. او با بیانی شیوا از درد فراق، اشتیاق دیدار، و تلاش برای رسیدن به معشوق می‌گوید. همچنین، پندهایی اخلاقی دربارهٔ رازداری و آموزش هنر به نااهلان ارائه می‌دهد. در پایان، شاعر از معشوق می‌خواهد که پاسخش را بدهد و از بی‌پاسخی دیگران شکوه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات و کنایه‌های شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۹ - نامه به صباحی

صبح است صبا، کوش که این نظم کنی گوش
و آنگاه زنی دامن همت بکمر بر

خود را برسانی بسر کوی صباحی
زان خاک کشی کحل بصیرت به بصر بر

او را دهی اول ز من این قطعه ی شیرین
کانباشته از وی نی کلکم بشکر بر

پس گوییش از من، که: نگویی بچه تقصیر
در کنج غمم ماندی و رفتی بسفر بر؟!

تو در سفر و، سوخته من؛ وین عجب آمد
با آنکه نبی خوانده سفر را بسقر بر

باری چو روان گشتی و، هجر تو روان کرد
خونابه ی حسرت ز دلم تا بجگر بر

نگذاشت مرا سستی پا، کآیمت از پی
ناچار زدم غوطه بدریای فکر بر

بس لولوی خوشاب که در رشته کشیدم
و آن رشته فرستادمت اینک بنظر بر

بفرست جوابم، که جوابت بفرستم
این قطعه که خواندم بحریفان دگر بر

هرگز نرسیده است بمن پاسخی از کس
پیکی است مرا گر چه بهر راهگذار بر

گویا همه ی عمر رساندند رسولان
مکتوب بکور، از من و، پیغام بکربر!

پندی است بگوش من از استاد که بادا؛
در انجمن خلد، قرارش بمقر بر

کاسرار سخن گفت به بیگانه نشاید
آگاه مکن بیخبران را بخبر بر

سلطان رسل، آنچه به جبرییل رسیدش
گوید به علی، لیک نگوید به عمر بر

دید الغرض استاد در اول گهرم پاک
پس راهبرم گشت باین گنج گهر بر

من نیز زرت تا نزدم بر محک صدق
ننمودت این راه بگنجینه ی زربر

اکنون تو هم از من شنو این پند به منت
منت بود از پند پدر را به پسر بر

زنهار، بناپاک، فن نظم میاموز
نه خامه بخامان ده و ن ه تیغ بغر بر

شاید چو شود مست ز جامیش که دادی
سویت نگرد خیره به تنگی نظر بر

شاید زند آن تیغ که از دست تو بگرفت
هم بر دل تنگ تو به اظهار هنر بر

کز خیل غزالان حرم نیز شنیدم
گاهی ز شبق شاخ زند ماده به نر بر
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۲۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸ - خواجه ی نوکیسه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰ - و له فیه داد و دهش
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.