هوش مصنوعی: این شعر به توصیف سرو و زیبایی‌های آن در باغ می‌پردازد. شاعر از شکوه و قامت بلند سرو سخن می‌گوید و آن را با عناصر طبیعت مانند جویبار، گل و باد بهاری مقایسه می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به گذر زمان و تأثیر سرو بر محیط اطرافش دارد. در پایان، شاعر از تلاش خود برای سرودن اشعاری بلندتر از سرو می‌گوید و به رابطه‌ی بین سرو، خورشید و فصول مختلف اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم نمادین و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از صنایع ادبی و تشبیهات عمیق، درک شعر را برای سنین پایین‌تر دشوار می‌کند.

شمارهٔ ۴۷ - قطعه ی سرو

ای رسته از شکفتگی قد و خد تو
بر طرف باغ گل، بلب جویبار سرو

امروز، از نهال تو ریزان بر کرم
در هیچ عهد اگر چه نیاورده بار سرو

سال گذشته، رفت سخن اینکه سالهاست
تا برگرفته سایه ی خود زین دیار سرو

گفتی که: باغبان من آن نخل بند چین
در صحن باغ کاشته پیرار و پار سرو

آید بخنده چون ز سرشک سحاب گل
آید برقص چون ز نسیم بهار سرو

زان سروها، روان کنمت شانزده نهال
کاندر میان باغ، کشی در کنار سرو

غافل که بر سرم نفتد سایه از یکی
گر سرکشد ز گلشن گیتی هزار سرو

بودم خلاصه، بر سر یک پا ز شوق من
کآورد باغبان بهشتم سه چار سرو

کشتم بدست خود همه را جابجا، ولی
دیدم که مانده خالی چای چهار سرو

منهم، سه چار بیت ز سروت بلندتر
کردم روان، که ماند از آن شرمسار سرو

تا پرتو افگند بتموز و دی آفتاب
تا سایه گسترد بخزان و بهار سرو

روز و شبت، ز جام می و شاهدان مست
در دست آفتاب بود، درکنار سرو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶ - و له ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸ - و له رحمه الله
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.