۱۴۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۸ - و له رحمه الله

بخرام صبا سوی قم از خطه ی کاشان
ای چون سخن من، حرکات تو لطیفه

رو تا حرم فاطمه ی موسی جعفر
کآنجا فگند آهوی چین نامه زنیفه

و آنگاه بآن سید محمود، محمد
بر گوی که ای صاحب اخلاق شریفه

جمعیت یاران، که نباشی تو در آنجا؛
ماند به پریشانی اجماع سقیفه

گفتم: ز غلای غله شد دستگهم تنگ
چندانکه وسیع است فتاوی حنیفه

گفتی: ز خلیفه است همه حاصل بغداد؛
بغداد خراب است، چه بخشی بخلیفه؟!

با بیع و شرا آمدن غله گرانی است
ای وای اگرم کار فتادی بوظیفه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷ - قطعه ی سرو
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹ - و له قطعه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.