هوش مصنوعی:
این متن یک شعر عرفانی و اخلاقی است که در آن شاعر از صاحب مهربان (خداوند) سخن میگوید و به فیض و جود الهی اشاره میکند. او بیان میکند که رحمت خداوند به همه، اعم از خرد و کلان، پیر و جوان، رسیده است. شاعر همچنین از ظلم و ستم دیگران شکایت دارد اما با صبر و توکل به خداوند، از این مشکلات عبور میکند. در نهایت، او اعتراف میکند که هرچند در دل از خدا گلهای ندارد، اما این احساس از دل به زبانش جاری شده است.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن برای کودکان دشوار است. نوجوانان و بزرگسالان بهویژه آنهایی که با ادبیات عرفانی آشنا هستند، بهتر میتوانند این مفاهیم را درک کنند.
شمارهٔ ۵۶ - و له قطعه
ای صاحب مهربان که فیضت
برخرد و کلان رسیده دانی
جود خاص و سخای عامت
بر پیر و جوان رسیده دانی
وصف تو ز من بخلق عالم
پیدا ونهان رسیده دانی
بر من چه غم از ندادن ریع؟!
ز اهل برکان رسیده دانی
کشت املم، ز ظلم ایشان؛
باغی است خزان رسیده دانی
گفتم که: بگیر ریع من زود،
بر من چه زیان رسیده دانی
گفتی که: بصبر کوش و، کارم
از صبر بجان رسیده دانی
در دل گله از توام نه، اما
از دل بزبان رسیده دانی
برخرد و کلان رسیده دانی
جود خاص و سخای عامت
بر پیر و جوان رسیده دانی
وصف تو ز من بخلق عالم
پیدا ونهان رسیده دانی
بر من چه غم از ندادن ریع؟!
ز اهل برکان رسیده دانی
کشت املم، ز ظلم ایشان؛
باغی است خزان رسیده دانی
گفتم که: بگیر ریع من زود،
بر من چه زیان رسیده دانی
گفتی که: بصبر کوش و، کارم
از صبر بجان رسیده دانی
در دل گله از توام نه، اما
از دل بزبان رسیده دانی
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵ - و له فیه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷ - و له قطعه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.