۳۹۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۱

از تبسم لعل او تا نشئه از مل می کشد
چهره مینا عرق از شرم قل قل می کشد

از خدنگ ناز چشم شوخ او ایمن مباش
نشتر مژگان او خون از رگ گل می کشد

عمرها بهر وصال اندر بیابان غمش
کاروان شوق من بار توکل می کشد

از فریب دانه خال سیاهش کن حذر
مرغ دل را دام زلفش بی تحمل می کشد

ساز صوت و نغمه ای دارم که هر جا مطربیست
تار قانونم ز مد آه بلبل می کشد

نسخه آشفته جزو پریشان غمم
مانی و بهزاد تصویرم ز سنبل می کشد

در دماغ خشک بخت تیره واژون من
روغن بادام را از نبض کاکل می کشد

نرگس سحر آفرینش بهر تعلیم فسون
بی ابا هاروت را از چاه بابل می کشد

ناخن برهان طغرل چون به دور زلف او
خار تطبیق از کف پای تسلسل می کشد؟!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.