۲۰۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۵۱

حدیث زلف او خواهم خطی از هاله بنویسم
به جای وصف خویش شعله جواله بنویسم

دران مکتوب که شرح قصه هجرش بیان سازم
قلم از آه بلبل می کنم گر ناله بنویسم

اگر خواهم سواد نسخه دیوان عشق او
به داغم گر رسد نوبت به برگ لاله بنویسم

مپرس از من حدیث گرمی آن لعل گلگونش
فتد در صفحه ام آتش اگر تبخاله بنویسم

پی تحریر کلک من تبسم خنده ای دارد
که جای حرف دندانش نقط از ژاله بنویسم

نبینی در جهان جز حلقه قوس قزح دیگر
به مد ابرویش روزی که من دنباله بنویسم

نویسی حال عشاقش بیان کن شمه ای با من
که من شیدای اویم خویشتن را واله بنویسم

جز ارباب معانی جمله خلق جهان یکسر
کم از گاواند در دانش مگر گوساله بنویسم؟!

خوشا طغرل ازین یک مصرع بحر سخن بیدل
قلم در موج گوهر بشکنم تبخاله بنویسم!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.