هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین، بیانگر دردها و رنج‌های شاعر در عشق نافرجام است. او از سوختن مانند پروانه، دیوانگی‌های ناشی از عشق، و ناامیدی‌هایش می‌گوید. شاعر احساس می‌کند که هیچ‌کس جز مجنون حال او را درک نمی‌کند و تقدیرش سرشار از نومیدی است. در نهایت، او از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و دیوانگی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۵۴

ندانم شمع رخسار که روشن شد ز آمالم
که چون پروانه صرف سوختن ها شد پر و بالم

اگر صد ره کتاب عشق را خوانی نمی یابی
به جز شرح جنون از نسخه دیوان اعمالم

به یاد عید وصلش سلخ ماه من شود بدری
غرورارای عیشم غره ایام شوالم

کتاب مشکلات عشق من نحو دگر باشد
نمی فهمد به جز مجنون دگر کس شرح احوالم

من از بار ضعیفی آنقدر گردیده ام لاغر
تو پنداری که سرمشق صدای ناله و نالم

ندارد گشت راهت مهره نرد بساط من
نشان سعد هرگز نیست اندر قرعه فالم

فسون طالعم از شام نومیدی اثر دارد
ندامت گل کند از شوخی و نیرنگ آمالم

به حیرت غوطه خوردم از تماشای جمال او
که چون آئینه از نظاره رخسار او لالم

تنزل از طریق رونق بختم نگون سازد
به جز ادبار نبود حاصل سامان اقبالم

عصائی بر کفم امروز از چوب کمان باید
که من در زیر بار عشق او خم گشته چون دالم

چه خوش گفتست طغرل شاه اورنگ سخن بیدل
دماغ شهرت عنقا ندارد ریزش بالم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.