هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از وعدههای برآوردهنشده و انتظار طولانی برای دیدار معشوق میگوید. او با تصاویر شاعرانه مانند نخل بیثمر و گلشن سخن، احساس ناامیدی و دلتنگی خود را بیان میکند. در پایان نیز اشارهای به پیامهای امیدوارکننده دارد که به نتیجه نرسیدهاند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و استفاده از استعارههای شاعرانه است که درک آنها به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد یا باعث ایجاد سردرگمی شود.
شمارهٔ ۲۹۰
آن روز وعده تو سرآمد نیامدی
نخل امید با ثمر آمد نیامدی
در انتظار وعده ات اندر ره بخار
مد نگه ز دیده برآمد نیامدی
گفتی که می روم به سمرقند نزد تو
بالله محل نیشکر آمد نیامدی
بهر نثار مقدمت ای گلشن سخن
جان از تن فسرده برآمد نیامدی
با طغرل از نوید تو عنقا پیام داد
با گوشم از وی این خبر آمد نیامدی
نخل امید با ثمر آمد نیامدی
در انتظار وعده ات اندر ره بخار
مد نگه ز دیده برآمد نیامدی
گفتی که می روم به سمرقند نزد تو
بالله محل نیشکر آمد نیامدی
بهر نثار مقدمت ای گلشن سخن
جان از تن فسرده برآمد نیامدی
با طغرل از نوید تو عنقا پیام داد
با گوشم از وی این خبر آمد نیامدی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.