هوش مصنوعی: این متن به زیبایی‌های زندگی، عشق، و مستی می‌پردازد و از زهد و تقوا فاصله می‌گیرد. شاعر از لذت نوشیدن شراب و دیوانگی در عالم هستی سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که در این جهان پرآشوب، مستی و بی‌خبری بهتر از هوشیاری است. همچنین، به گذرا بودن زندگی و فانی بودن دنیا اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مضامین شراب و مستی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد. همچنین، مفاهیم عرفانی و فلسفی آن نیاز به درک بالاتری دارد.

شمارهٔ ۴۲ - در طور خواجه

شگفت چون گل رخسار ساقی از می ناب
بنای زهد من از سیل باده گشت خراب

مرا که نقد دل و دین برفت در سر می
ز نام و ننگ درین کهنه دیر خود چه حساب

بنوش باده و دیوانه باش در عالم
که بهر عالم دیوانگی است بزم شراب

جوانی است و خمار و بهار و آتش عشق
بیار می که جنون را تمام شد اسباب

چو امن خواهی ازین کارگاه پر آشوب
میا ز میکده بیرون و باش مست خراب

اگر خراب بود خانه جهان چه عجب
که دید خانه که آباد ماند بر سر آب!

بباید آخرش اندر سر قدح رفتن
هوای باده به سر هر که را بود ز احباب

اگر فنا شدنت میل هست چون فانی
برویت آنچه رسد از سپهر روی متاب
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱ - مخترع
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳ - مخترع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.