هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر درد فراق و اشتیاق به وصال معشوق است. شاعر با زبانی پراحساس از وابستگی عمیق خود به معشوق می‌گوید که حتی با دوری نیز نمی‌تواند او را رها کند. در ابیات مختلف، مفاهیمی مانند عشق بی‌پایان، تسلیم در برابر تقدیر، امید به دیدار و پذیرش رنج فراق به چشم می‌خورد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر نیاز به درک و بلوغ عاطفی دارد. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و مضامین معنوی برای نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۶۶ - ایضا له

رفتی اگر چه از بر من کی گذارمت
تا بازت آورد به خدا می سپارمت

کارم چو از ازل به تو افتاده تا ابد
گر صد رهم گذاری و من کی گذارمت

دامان تست و دست من ار افکنی سرم
ممکن مدان که دست ز دامن بدارمت

گویی که ترک جان کن و از دل برونم آر
در جانت جا دهم اگر از دل برارمت

چون غیر نامرادیم از عمر امید نیست
ساقی بیار باده که امیدوارمت

باید شبی که صبح قیامت صباح اوست
غمهای خویش تا به سحرگه شمارمت

گویی که فانیا به دلم آر روز هجر
کی زو برون شدی که درون باز آرمت؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵ - ایضا له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.