هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و رندانه است که به موضوعاتی مانند عشق، مینوشی، رندی، و انتقاد از ریاکاری میپردازد. شاعر از حالات روحی خود سخن میگوید و به ستایش پیر مغان و رندان میپردازد. همچنین، نگاهی انتقادی به زاهدان ریاکار دارد.
رده سنی:
18+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی پیچیده، اشاره به مصرف شراب (به عنوان نماد عرفانی)، و نقدهای اجتماعی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی اصطلاحات و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا گمراهکننده باشد.
شمارهٔ ۶۷ - ایضا له
از تاب می دگر به سرم شعله در گرفت
می باز سوز آتش ما را ز سر گرفت
اندر سفال میکده بود این مگر که دوش
در کنج دیر مغبچه ام جام زر گرفت
یک جام تا به حشر بسم بود طرفه بین
کز روی ناز و عربده جام دگر گرفت
هر کو چنین دو جان فنا زد ز بیخودی
نارد بروز حشر سر از خاک برگرفت
ای من غلام همت رندی که بهر می
نقد و خراج ملک جهان مختصر گرفت
ای شیخ اگر تو عیب کنی بت پرستیم
پیر مغان به مذهب کفر این هنر گرفت
ای رند جرعه نوش که میپرسی از ریا
فانی طریق زاهد و خودبین مگر گرفت!
می باز سوز آتش ما را ز سر گرفت
اندر سفال میکده بود این مگر که دوش
در کنج دیر مغبچه ام جام زر گرفت
یک جام تا به حشر بسم بود طرفه بین
کز روی ناز و عربده جام دگر گرفت
هر کو چنین دو جان فنا زد ز بیخودی
نارد بروز حشر سر از خاک برگرفت
ای من غلام همت رندی که بهر می
نقد و خراج ملک جهان مختصر گرفت
ای شیخ اگر تو عیب کنی بت پرستیم
پیر مغان به مذهب کفر این هنر گرفت
ای رند جرعه نوش که میپرسی از ریا
فانی طریق زاهد و خودبین مگر گرفت!
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶ - ایضا له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.