هوش مصنوعی: این شعر از عشق، رنج و اندوه سخن می‌گوید. شاعر از تیرگی‌های زندگی، دوری از معشوق و اشک‌های بی‌پایان می‌نالد. تصاویری مانند ریختن آب در شراب، آتش و آب، و خون‌ریزی از مژگان، نشان‌دهنده‌ی تضادها و دردهای درونی اوست. همچنین، اشاره‌ای به طبیب و درمان نادرست دارد که نمادی از ناامیدی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و اندوهگین است که درک آن به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامناسب است.

شمارهٔ ۷۱ - تتبع مخدومی

تیره گشتم هر که آب اندر شراب ناب ریخت
چیست غیر تیره گی آن کو بآتش آب ریخت

وه که ممکن نیست دیگر چشم را دیدن به خواب
کز خیال لب نمک آن مه به جای خواب ریخت

یار شد مهمان من وز گریه شادی دو چشم
در رهش یاقوت رمانی و لعل ناب ریخت

در دو جامش بود کام من خطا بود از طبیب
اینکه از بهر دوا در ساغرم جلاب ریخت

آن جوان یارب که گردد پیر گر چه بیحساب
خنجر مژگان کشید و خون شیخ و شاب ریخت

از حیاتم گر اثر نبود چو فانی دور نیست
خون بیحد چون ز زخم این پیکر بی تاب ریخت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲ - ایضا له
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.