هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و غنایی است که به موضوعاتی مانند عشق، فنا، هجران، و ریا در زندگی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند خرابات فنا، عشق الهی، و دوری از معشوق سخن می‌گوید و به انتقاد از ریا و صوفیان ظاهربین نیز اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و انتقادی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۹۱ - تتبع خواجه

دید آن که پی من به خرابات فنا رفت
سرها چو حباب آمد و بر باد فنا رفت

در هجر تو آه دل من بوده که تا صبح
گفتند خلایق که مگر باد صبا رفت

در راه به زهاد بسی عربده کردست
آن کافر بد مست که دوش از بر ما رفت

غایب چو شد از ما دگر از ماش مجوئید
او بود پری رفت و ندانیم کجا رفت

سر منزل عشق تو بود کوی فنا زانک
هر چند که شاه آمد ازان سوی گدا رفت

رفت آن مه و گفتا که بیایم به برت زود
آن شوخ بلای دل غمگین چه بلا رفت

آن روز که می شد صفت مردمی از خلق
گویا ز همه بیشتر آئین وفا رفت

از صوفی رعنا چه صفا چشم توان داشت؟
کش عمر گرامی همه در زرق و ریا رفت

هر کس طرفی زد قدم از حادثه دهر
زین حادثه فانی به خرابات فنا رفت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.