۲۰۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۱

چیست دانی ناله مرغ سحر هنگام صبح
با حریفان صبوحی میدهد پیغام صبح

یعنی اول می چو بگرفتند شوخان چمن
لاله از یاقوت و نرگس نیز از زر جام صبح

باده گلرنگ را در جام چون خورشید نوش
شسته شد از چشمه خور خون رخ گلفام صبح

چون بخندد همچو غنچه صبح کاینک دم بدم
غنچه آسا زعفران آید برون از کام صبح

صبح هم جام صبوحی زد که جیبش گشت چاک
ورنه چون چاک گریبان از چه شد اندام صبح

از چمن اکنون سوی میخانه باید زد علم
گشت چون ظاهر ز روی کوهسار اعلام صبح

یک سحر آن گل صبوحی کرد با من زان نفس
پیرهن چون گل درم هر کس که گیرد نام صبح

با حریفان یک سحر تا شام شومست خراب
چون بشامت عاقبت خواهد کشید انجام صبح

صبح چون فانی صفای وقت از طاعت بیافت
باری اولی آنکه می ندهد ز کف هنگام صبح
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰ - مخترع
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۲ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.