هوش مصنوعی: این متن به موضوعات عرفانی، عشق الهی و رهایی از تعلقات دنیوی می‌پردازد. شاعر از وحدت وجود، خرابات و رندان آن سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که حقیقت عشق را تنها آنانی درک می‌کنند که از قید و بندهای ظاهری رها شده‌اند. همچنین، از ناتوانی عقل در برابر عشق و رازهای نهفته در هستی صحبت می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از اصطلاحات و اشارات مانند 'خرابات' و 'رندان' ممکن است نیاز به توضیح داشته باشند.

شمارهٔ ۱۲۶ - تتبع خواجه

سر وحدت که درو خلوتیان حیرانند
گر ز رندان خرابات بپرسی دانند

دفتر و خرقه ما وجه خماری نه بس است
گر چه بر هر طرف میکده می گردانند

با همه بیخبری درد کشان می عشق
راز گردون ز خط دور قدح میخوانند

بلعجب مغبچگانند که در دیر مغان
نقد هر دین ز پی جرعه می نستانند

عاجزند اهل نظر آنکه به جور از رخ یار
چشم گویند که پوشیم ولی نتوانند

طلب گنج سعادت ز دل آنها کن
که درین دشت ز سیلاب فنا ویرانند

در دلت عشق وز عقلست حدیثت فانی
نیست مانند تو دیوانه عاقل مانند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۵ - در طور خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۷ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.