هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از مفاهیمی مانند عشق، می‌نوشی، عرفان، و رهایی از تعلقات دنیوی سخن می‌گوید. شاعر از آب حیات، میکده، دردکشان، و بوی دوست به عنوان نمادهایی برای رسیدن به حقیقت و وصال استفاده می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند فقر روحانی، خرقه‌پوشی، و عشق الهی دارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاری است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از واژگان و اشارات (مانند می‌نوشی و میکده) ممکن است برای گروه‌های سنی پایین نامناسب تلقی شود.

شمارهٔ ۱۴۰ - تتبع خواجه

ز سر آب حیاتم می آگهی آورد
بکوی میکده خضرم به همدمی آورد

چنان که کشتی سایل سپهر بین ز هلال
ببزم دردکشان ساغر تهی آورد

می صبوح کشان جان به باد خواهم داد
که بوی دوست نسیم سحرگهی آورد

چه میکده است که درد سفال او در سر
گدای را هوس افسر شهی آورد

برهن خرقه اگر عاقلی بیا می نوش
که شیخ جانب دیرش ز ابلهی آورد

چو خورد باده به خرگاه ماه من ناهید
ز بهر بزم وی آهنگ خر گهی آورد

کمند زلف تو عشاق را به سلسله بست
به یک گره سوی ما رو به کوتهی آورد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۹ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۱ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.