هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دل‌بستگی به معشوق سخن می‌گوید و از دوری و انتظار بازگشت او می‌نالد. او با اشاره به مکان‌هایی مانند میخانه و دیر مغان، حالات روحی خود را در فراق معشوق بیان می‌کند و امیدوار است که روزی معشوق به سوی او بازگردد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به مکان‌هایی مانند میخانه و دیر مغان ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشد.

شمارهٔ ۱۵۰ - مخترع

سوی میخانه به رندان خبرم باز آید
گر سوی خانه مه نوسفرم باز آید

آن جگر گوشه اگر باز نیاید چه عجب
بارها گر سوی چشم از جگرم باز آید

پرتو مهر فتد بر سرم و سایه سرو
اگر آن نخل خرامان به سرم بار آید

وارهاند ز خمارم به در دیر اگر
می به کف مغبچه عشوه گرم باز آید

محتسب آمد و در صومعه مستم دانست
رخت در دیر مغان گر نبرم باز آید

منکه در چشم کشم خاک خرابات فنا
نقد کونین کجا در نظرم باز آید؟

به غضب گر بشد آن مه ز برت ای فانی
باد باقی اگر از راه کرم باز آید
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۹ - مخترع
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۱ - تتبع شیخ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.