۲۰۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵۰ - مخترع

سوی میخانه به رندان خبرم باز آید
گر سوی خانه مه نوسفرم باز آید

آن جگر گوشه اگر باز نیاید چه عجب
بارها گر سوی چشم از جگرم باز آید

پرتو مهر فتد بر سرم و سایه سرو
اگر آن نخل خرامان به سرم بار آید

وارهاند ز خمارم به در دیر اگر
می به کف مغبچه عشوه گرم باز آید

محتسب آمد و در صومعه مستم دانست
رخت در دیر مغان گر نبرم باز آید

منکه در چشم کشم خاک خرابات فنا
نقد کونین کجا در نظرم باز آید؟

به غضب گر بشد آن مه ز برت ای فانی
باد باقی اگر از راه کرم باز آید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۹ - مخترع
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۱ - تتبع شیخ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.