هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، به توصیف عشق، شراب، و حالات روحی شاعر میپردازد. شاعر از زلف یار، مینوشی، و حالات عاشقانه سخن میگوید و در نهایت به عرفان و سوز عشق اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانهای است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین اشارههایی به شراب و مینوشی دارد که مناسبتر است برای سنین بالاتر درک شود.
شمارهٔ ۱۶۰ - در طور شیخ
دو زلف کان مه نامهربان به تاب افکند
نقاب بر مه و برقع بر آفتاب افکند
به طرف مصحف عارض نمود حلقه زلف
نشانه را پر طاوس در کتاب افکند
معاشران همه بیدار کرد بهر صبوح
مرا چو دید روان خویشرا بخواب افکند
به دست جام مرادش همیشه پر می باد
مرا به دیر مغان آنکه در شراب افکند
بآب خضر مگر کرد زهره را ممزوج
کسی که آب خضر در شراب ناب افکند
وگر به لعل می آلود ساقی سرمست
بجانم آتش و در چشم اضطراب افکند
ز عشق با جگری سوخته بود فانی
چو مفلسی که در آتش جگر کباب افکند
نقاب بر مه و برقع بر آفتاب افکند
به طرف مصحف عارض نمود حلقه زلف
نشانه را پر طاوس در کتاب افکند
معاشران همه بیدار کرد بهر صبوح
مرا چو دید روان خویشرا بخواب افکند
به دست جام مرادش همیشه پر می باد
مرا به دیر مغان آنکه در شراب افکند
بآب خضر مگر کرد زهره را ممزوج
کسی که آب خضر در شراب ناب افکند
وگر به لعل می آلود ساقی سرمست
بجانم آتش و در چشم اضطراب افکند
ز عشق با جگری سوخته بود فانی
چو مفلسی که در آتش جگر کباب افکند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۹ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۱ - تتبع حضرت شیخ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.