هوش مصنوعی: این شعر از فانی بیانگر درد و رنج ناشی از فراق و جدایی است. شاعر از غم هجران می‌نالد و به طبیعت و عناصر آن مانند شمع، چنگ، ابر بهار و گل‌ها اشاره می‌کند تا احساسات خود را بیان کند. همچنین، او به موضوعاتی مانند رحمت، خرابی، مرگ و رهایی از خودی اشاره دارد. در پایان، شاعر به خرابات و جام شراب پناه می‌برد تا از دردهای زندگی رهایی یابد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مرگ، رنج و فراق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۷۹ - تتبع خواجه

دوشم از سوز فنا با قد خم یاد آمد
شمع در گریه شد و چنگ بفریاد آمد

با همه سنگدلی رحم کنی گر دانی
کز غم هجر توام دوش چه بیداد آمد

رسم تاراج خرابی چو بدید ابر بهار
گریه اش ناله کنان بر گل و شمشاد آمد

از خزان ریخت جوانان چمن سرو مگر
کز چنان تفرقه از راستی آزاد آمد

اجل از هجر تو میخواست که قتل آموزد
از پی کسب هنر جانب ارشاد آمد

دوش رفتم به خرابات و به جامی شد دفع
آنچه از دور زمان بر دل ناشاد آمد

فانیا قطع بیابان خودی دشوار است
مگر آنکس که به توفیق خداداد آمد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۸ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۰ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.