۲۱۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۰ - مخترع

کیف و جان بخشدم آن لب می نابست مگر؟
روح صافی کندم لعل مذابست مگر؟

خواب در چشم، ندارم ز خیال مژه ات
خیل هندو زده صف رهزن خوابست مگر؟

حمرت بیضه من هست و به خوناب سرشک
آمده بر می گلرنگ، حبابست مگر؟

آب کوثر ز کف حور ندارد مستی
در کف ساقی گلچهره شرابست مگر؟

تنگ و تاریک دلم کز غم او گشت خراب
کنج ویران من خانه خرابست مگر؟

ندهد عشق و میم نشاء به پیری گفتم
گفت پیر خردم عهد شبابست مگر؟

سیل می کشور هوش و خردم کرد غریق
فانیا در عجبم عالم آبست مگر؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۹ - تتبع میرشاهی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۱ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.