۲۰۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱۹ - تتبع بعضی عزیزان

بگفت عشق که می نوش و رو به ملک عدم
بگفتمش که بده جام می دمست و قدم

ردا بروی تغار می است و شعله آه
مراست کشور رندی کنون به طبل و علم

درم درم که شده داغ من به سجاده ده
چه سود چون نشود رهن می به نیم درم

مبین به توبه ام ای پیر دیر و جامم ده
ز من اگر یکی آید تو باش اهل کرم

حدیث دوست برندان بگوی نی به ملک
که اهل عشق بود سر عشق را محرم

عمارت دل ویران ریش فانی اگر
ز لای باده کنی هم گل است هم مرهم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۸ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۰ - تتبع مخدوم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.