هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و آن را بخشی از صنع الهی می‌داند. او به وحدت وجود اشاره می‌کند و از بی‌وفایی دنیا شکایت دارد. همچنین، از گدایی در میخانه به عنوان نمادی از تواضع در برابر عشق یاد می‌کند و در نهایت، به فنا و وصال با معشوق ازلی اشاره می‌نماید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از اشارات مانند می‌نوشی و گدایی در میخانه ممکن است نیاز به توضیح داشته باشند.

شمارهٔ ۲۳۲

باز در دیر بتی عشوه نما می بینم
کاهل دین را ز وی آشوب و بلا می بینم

زاهدا منع مکن چون نگرم در رخ او
عیب این چیست که در صنع خدا می بینم

من و مایی نبود در ره وحدت هش دار
که من این ما و من از عین خطا می بینم

بیوفایی مگر این مه ز تو دارد تعلیم
که فلک دشمن ارباب وفا می بینم

گر گدای در میخانه شدم عیب مکن
که بران در همه شاهان چو گدا می بینم

کافرا کز پی ایمان ریایی مخلص
منزلی خوبتر از دیر فنا می بینم

فانیا جام فنا چو بکشم حافظ وار
که همه در روش حافظ و جامی بینم
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۱ - تتبع شیخ
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۳ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.