هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و فراق معشوقه‌اش می‌گوید و درد هجران را توصیف می‌کند. او از باد صبا و شب فراق یاد می‌کند و از ظلم معشوق شکایت دارد. همچنین، شاعر به ستایش شراب و می‌نوشی می‌پردازد و از زهد و زاهدان دوری می‌جوید. در پایان، او به رضایت از فقر و پذیرش هر آنچه پیش می‌آید اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده، استفاده از استعاره‌های شراب و می‌نوشی، و مفاهیم عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و شناختی دارد.

شمارهٔ ۲۳۷ - مخترع

در دیر زار مغبچه شوخ مهوشم
کز هجر او چو خال عذارش بر آتشم

شام فراق از طرف کوی او وزید
باد صبا و کرد چو زلفت مشوشم

نقد دلی که بود چو ترکان ظلم خوی
از کف کشید و بردمان شوخ دلکشم

مجروحم از سپهر و غشی های او بدار
ساقی برغم او قدح صاف بیغشم

طعنم ز زاهدی مزن ای پیر می فروش
هر چند پر کنی قدح باده در کشم

گردون اگر بود خوش و ناخوش چه غم چو من
ز اقبال فقر هر چه به پیش آیدم خوشم

فانی اگر ز آدمیان گشته ام ملول
عیبم مکن که واله شوخ پریوشم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۶ - تتبع شیخ کمال
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۸ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.