هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و میگساری سخن میگوید و از حال و هوای خود در میکده مینالد. او از بیپولی و مشکلات زندگی میگوید، اما با این حال سعی میکند با مینوشیدن و شادی کردن، از غم و اندوه دوری کند. شاعر همچنین به مسائل اجتماعی مانند جاهطلبی مردم اشاره میکند و خود را از این امور دور میداند.
رده سنی:
18+
این متن شامل مضامینی مانند میگساری و نگاهی انتقادی به مسائل اجتماعی است که برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نیست. همچنین، برخی از مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی موجود در متن ممکن است برای سنین پایین قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۲۴۰ - تتبع خواجه
چون بیاد لعل او میل می گلگون کنم
ساغر دوران ز خوناب جگر پر خون کنم
از پی دفع خمار مفلسان میکده
گر ندارم وجه می سجاده را مرهون کنم
طرح آبادی به می گر افکنم باشد چنانک
کز پی عشرت بنای خانه بر جیحون کنم
من که همواره قدح گردان بود باشد عجب
التفات ار سوی ناهمواری گردون کنم
نیستم رند ار ز آشوب حوادث دهر را
وضع دیگرگون شود من حال دیگرگون کنم
خلق را حزن از پی جاهست و من در میکده
فانیا دارم قدح خود را چرا محزون کنم؟
ساغر دوران ز خوناب جگر پر خون کنم
از پی دفع خمار مفلسان میکده
گر ندارم وجه می سجاده را مرهون کنم
طرح آبادی به می گر افکنم باشد چنانک
کز پی عشرت بنای خانه بر جیحون کنم
من که همواره قدح گردان بود باشد عجب
التفات ار سوی ناهمواری گردون کنم
نیستم رند ار ز آشوب حوادث دهر را
وضع دیگرگون شود من حال دیگرگون کنم
خلق را حزن از پی جاهست و من در میکده
فانیا دارم قدح خود را چرا محزون کنم؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۹ - مخترع
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۱ - تتبع مخدوم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.