هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و دل‌آزردگی‌های خود سخن می‌گوید. او از فراق و نبود معشوق رنج می‌برد و دلش تنها با وصل التیام می‌یابد. همچنین، از بی‌حسی و سردی اطرافیان و ناامیدی خود گلایه می‌کند و احساس می‌کند که امیدش مانند گلی پژمرده شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غمگینانه است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فراق و دل‌آزردگی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۲۴۱ - تتبع مخدوم

مسلمانان دل آزرده دارم
تنی سیلاب محنت برده دارم

علاج دل مکن جز مرهم وصل
که از نیش فراق آزرده دارم

تنی بی سوز دل از جان خود سیر
بعینه چون چراغ مرده دارم

رفیقان را که از عشق آتشینند
ز آه سرد خویش افسرده دارم

گل امید خود چون گلشن دهر
ز عین تشنگی پژمرده دارم

چو فانی نقش غیر از صفحه دل
به تیغ بیدلی بسترده دارم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۰ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۲ - تتبع میر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.