هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد هجران و عشق ناکام خود می‌گوید و اینکه چگونه دیگران از وصلت معشوق بهره‌مند می‌شوند، در حالی که او در رنج و محنت به سر می‌برد. او از تهمت‌های مردم و بی‌عدالتی‌ها شکایت دارد و احساس می‌کند که همیشه در حسرت عشق و شادی دیگران است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، مضامین حزن‌انگیز و ناامیدی موجود در شعر نیاز به درک عاطفی بالاتری دارد.

شمارهٔ ۲۵۵ - در طور مخدوم

من هلاک از هجر و آنمه دلستان دیگران
زنده بودن کی توان ممکن به جان دیگران

حال خود را کی بود خود عرضه دارم زانکه هست
اعتمادم بیش بر شرح و بیان دیگران

باشدم صد گونه تهمت وه که رنجورند خلق
از زبان خویشتن من از زبان دیگران

آزمون دیگران را تیغ بیدادم زنی
دیگر سوزی ز بهر امتحان دیگران

دیگران مقبول و من مردود کز قسم ازل
محنت آمد زان من عشرت ازان دیگران

دیگران را وصل و من جویای قد و عارضش
عشق سرو و گلم از بوستان دیگران

کام جان یابد ز وصلت دیگران فانی نکوست
گر برون آئی پی قتل از میان دیگران
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۴ - تتبع خواجه حسن
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۶ - مخترع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.