۲۱۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۵۵ - در طور مخدوم

من هلاک از هجر و آنمه دلستان دیگران
زنده بودن کی توان ممکن به جان دیگران

حال خود را کی بود خود عرضه دارم زانکه هست
اعتمادم بیش بر شرح و بیان دیگران

باشدم صد گونه تهمت وه که رنجورند خلق
از زبان خویشتن من از زبان دیگران

آزمون دیگران را تیغ بیدادم زنی
دیگر سوزی ز بهر امتحان دیگران

دیگران مقبول و من مردود کز قسم ازل
محنت آمد زان من عشرت ازان دیگران

دیگران را وصل و من جویای قد و عارضش
عشق سرو و گلم از بوستان دیگران

کام جان یابد ز وصلت دیگران فانی نکوست
گر برون آئی پی قتل از میان دیگران
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۴ - تتبع خواجه حسن
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۶ - مخترع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.