هوش مصنوعی: شاعر در این متن به دنبال یافتن معنا و حقیقت در مکان‌های مختلف مانند میخانه، کعبه و بتخانه می‌گردد. او از ننگ خودی رسته و با عشق دیوانه‌وار به یارش می‌نوشد. واعظ از کوثر سخن می‌گوید، اما شاعر مست و بی‌خبر از این افسانه‌هاست. در نهایت، شاعر از مخاطب می‌خواهد که سخنانش را بشنود و به دنبال خرابی و ویرانی برود، زیرا تنها در ویرانه‌ها می‌توان گنج یافت.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و تصوف است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و مستی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۷۴ - اختراع

پیمانه می جویان رفتم سوی میخانه
بیرون نروم زانجا پر ناشده پیمانه

شیخان مناجاتی رندان خراباتی
جویند ترا جانا در کعبه و بتخانه

در میکده سر مستم از ننگ خودی رستم
نوشم قدح باده با نعره مستانه

شد جام میم قاتل جز این چه کند حاصل؟
چون یار قدح دارد با عشق دیوانه

واعظ بسر منبر گوید همه از کوثر
من مست و برد خوابم زین بلعجب افسانه

تو هم گل بستانی هم شمع شبستانی
هم روز منت بلبل هم شب شده پروانه

فانی سخنم بشنو جویای خرابی شو
در گنج نشد معمور کس ناشده ویرانه
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۳ - تتبع خواجه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۵ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.