۱۸۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۰ - تتبع میر

اگر فرهاد و شیرین هر دو در دوران من بودی
یکی شرمنده از من آن یک از جانان من بودی

اگر مجنون به دشت عشق همراهم شدی یکره
به جان ز آشفتگی های دل ویران من بودی

مگو کز اشک در کوی وفا روید نهال وصل
که گر بودی چنین از دیده گریان من بودی

چو گل چاک گریبانم نگشتی هر سحر ظاهر
چو در اشک اگر آنشوخ در دامان من بودی

هزاران شب به بیداری بروزم نامدی در هجر
شبی گر آنمه نامهربان مهمان من بودی

ز ناز و غمزه گاهی چشم اگر وا کردی آن مهوش
ز حیرانی که دارم در رخش حیران من بودی

وفا را در دل خوبان اثر گر بودی ای فانی
نبودی یار از آن بی وفایان زان من بودی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۹ - تتبع خواجه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.