هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دل‌سوزی خود برای معشوق می‌گوید و نگرانی‌اش را از آسیب‌هایی که ممکن است در راه سفر به او برسد، بیان می‌کند. او آرزو می‌کند که بتواند معشوق را در آغوش بگیرد و با او هم‌نوا شود. در پایان، از معشوق می‌خواهد که اگر فردی به نام نجیب دامغانی را دید، پیام او را برساند.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی کلاسیک ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱۰

ز پیش از آنکه برتابی عنانت
دلم همراه شد با کاروانت

همی سوزد در آتش از غم آن
که باد سرد یابد گلستانت

ز بیم آنکه در ره رنج یابد
مسلسل مشک و رنگین ارغوانت

ز گرد شاهراه آید گزندت
ز تاب آفتاب آید زیانت

ز زین آزرده گردد کوه سیمت
هم از بار کمر نازک میانت

مران یکران سبک چندانکه در راه
شود یکران دوران زیر دورانت

بدارش یکزمان تا چون دل خویش
بگیرم تنگ در بر یکزمانت

بمالم چهره بر پای و رکابت
ببارم اشک بر دست و عنانت

بنالم با نوای رود سازت
بگریم بر سرود پاسبانت

نشانی راست ده زان مقصد و جای
به راه آورد و با دیر مغانت

نجیب دامغانی را چو بینی
در این دو موضع و داند زبانت

بگوی او را ز راه مهربانی
عفاالله زان دل نامهربانت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.