هوش مصنوعی: این متن عاشقانه از عشق و وفاداری به معشوق سخن می‌گوید. شاعر بیان می‌کند که عشق به معشوق آنقدر بزرگ و شگفت‌انگیز است که درک آن برای او دشوار است. او از یاد معشوق می‌نوشد و خود را در برابر عشق او ناتوان می‌بیند. شاعر همچنین اشاره می‌کند که در دنیای عشق، مفاهیمی مانند نیستی و هستی در هم می‌آمیزند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده‌تر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

غزل شمارهٔ ۲۹

از عشق روی دوست حدیثی به دست ماست
صیدیست بس شگرف نه در خورد شست ماست

میدان مهر او نه به کام سمند ماست
درع وفای او نه به بالای پست ماست

دیریست تا به یادش می نوش می‌کنم
کس را نگفت او که فلان مرد مست ماست

با پاسبان کویش در خاک می‌رویم
هر چند فرق فرقد جای نشست ماست

چون مات برد ماست همه کس حریف ماست
وانجا که نیستیست همه عین هست ماست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.