هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به موضوعاتی مانند عشق، جدایی، امید و ناامیدی، و درک الهی میپردازد. شاعر با استفاده از استعارههایی مانند گل، باد صبحگاهی، ماهی و دریا، احساسات عمیق انسانی و روحانی را بیان میکند. او از درد هجران و اشتیاق به وصال سخن میگوید و به دنبال درک حقیقت الهی است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
شمارهٔ ۴
مگر ز آن گل شمیمی هست باد صبحگاهی را
که دارد این نشاط افزائی و اندوه کاهی را
ز دوزخ گو مترسان داغ هجران دیده را زاهد
کز آتش نیست باکی دور از آب افتاده ماهی را
چو ماهر کس نشد گم در ره عشقت چه میداند
غم بیرهبری و محنت گم کرده راهی را
ندانی گر ز حرمان زلال وصل خود حالم
بیا بنگر طپان در خاک این لب تشنه ماهی را
مپرس از صبح و شام کشور بختم که از ظلمت
زهم نشناسد این جا کس سفیدی و سیاهی را
تو از ما فارغی کآسوده ساحل چه میداند
چه حال از شورش دریا بود کشتی تباهی را
مگر دریابدم موجی و گر نه دست و پائی کو
که در بحر افکند این بر کنارافتاده ماهی را
نظر چون از رخ مه طلعتان مشتاق بردارم
که میبینم در این آئینهها نور الهی را
که دارد این نشاط افزائی و اندوه کاهی را
ز دوزخ گو مترسان داغ هجران دیده را زاهد
کز آتش نیست باکی دور از آب افتاده ماهی را
چو ماهر کس نشد گم در ره عشقت چه میداند
غم بیرهبری و محنت گم کرده راهی را
ندانی گر ز حرمان زلال وصل خود حالم
بیا بنگر طپان در خاک این لب تشنه ماهی را
مپرس از صبح و شام کشور بختم که از ظلمت
زهم نشناسد این جا کس سفیدی و سیاهی را
تو از ما فارغی کآسوده ساحل چه میداند
چه حال از شورش دریا بود کشتی تباهی را
مگر دریابدم موجی و گر نه دست و پائی کو
که در بحر افکند این بر کنارافتاده ماهی را
نظر چون از رخ مه طلعتان مشتاق بردارم
که میبینم در این آئینهها نور الهی را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.