هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و پراحساس، به زیباییهای معشوق و رنجهای عاشق اشاره دارد. شاعر از تضادهای عشق مانند آشتی و جنگ، نازکی و سختی، و گرمی و سردی سخن میگوید. معشوق به عنوان موجودی پرجاذبه اما دستنیافتنی توصیف شده که هم مایه آرامش و هم موجب رنج عاشق است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده و استعارههای ادبی است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی نسبی با ادبیات نیاز دارد. همچنین برخی تصاویر شعری مانند 'تیر' و 'جنگ' ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۸
توئی که چاشنی آشتی است جنگ ترا
کشد ز شوق در آغوش شیشه سنگ ترا
تو آن گلی که ز نیرنگ حسن هر کس هست
شنیده بوی تو اما ندیده رنگ ترا
شدم ز تیر تو آسوده خصم جان من است
هر آنکه از جگرم میکشد خدنگ ترا
زدی ز حلقه خط با ستمکشان در صلح
گمان آشتی از پی که داشت جنگ ترا
به نقطه که نهفته است این قدر مضمون
که داده خامه قدرت دهان تنگ ترا
دل تو چون دل من شد به نازکی که گداخت
ز گرمی آه من و شیشه ساخت سنگ ترا
خورد به سینه مشتاق هر کجا تیری
ز شست غمزه جهد چشم شوخ و شنگ ترا
کشد ز شوق در آغوش شیشه سنگ ترا
تو آن گلی که ز نیرنگ حسن هر کس هست
شنیده بوی تو اما ندیده رنگ ترا
شدم ز تیر تو آسوده خصم جان من است
هر آنکه از جگرم میکشد خدنگ ترا
زدی ز حلقه خط با ستمکشان در صلح
گمان آشتی از پی که داشت جنگ ترا
به نقطه که نهفته است این قدر مضمون
که داده خامه قدرت دهان تنگ ترا
دل تو چون دل من شد به نازکی که گداخت
ز گرمی آه من و شیشه ساخت سنگ ترا
خورد به سینه مشتاق هر کجا تیری
ز شست غمزه جهد چشم شوخ و شنگ ترا
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.