هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق و هجران سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند «مشک ناب»، «آفتاب»، و «ماهی» احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. او از درد دوری و اشتیاق به وصال می‌نالد و از اشک‌هایش به عنوان «خوناب دیده» یاد می‌کند. در نهایت، شعر به‌صورتی نمادین به جستجوی معشوق در اعماق آب‌ها اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر مانند «خوناب دیده» و «کباب در ته آب» ممکن است برای خوانندگان جوان تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۴۵

زهی خطت ز عرق مشک ناب در ته آب
عذارت از خوی شرم آفتاب در ته آب

تلاش گوهر مقصود و راحت افسانه است
مجو ز دیده غواص خواب در ته آب

نه فارغم ز طلب در وصال این عجب است
که ماهیم من و میجویم آب در ته آب

غریق وصلم و سوزم ز هجر آه که من
ز داغ دوری آبم کباب در ته آب

بریز اشک ز خوناب دیده مژگانم
بود چه پنجه مرجان خضاب در ته آب
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.