هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از بیخوابی و دوری از معشوق مینالد و تشنگی عشق را توصیف میکند. او از سختیهای راه عشق، تنهایی، و ناامیدی سخن میگوید و آرزو میکند که گمشدهاش را بیابد. همچنین، از گذر عمر و بیثباتی زندگی شکایت دارد و به زیباییهای معشوق اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و مفاهیم فلسفی مانند گذر عمر و تنهایی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.
شمارهٔ ۴۶
شب تا سحر تو مست شکر خواب
بیخوابیم کشت دور از تو دریاب
در وادی عشق ما تشنه مردیم
و آنجا چو گوهر هر سنگ سیراب
چون راه ما طی گردد که داریم
جسمی گران خیز پائی گران خواب
شاید که یابیم گوهر فکندیم
دل را بدریا تن را بغرقاب
ما را چه عشرت زین بزم کاینجا
ماندیم تنها رفتند احباب
راهم پر از سنگ پای طلب لنگ
وقتم عجب تنگ مقصود نایاب
چون عمر را تن گردد عنان گیر
گرد است و صرصر خاشاک و سیلاب
بر کف صبا را زلف تو وز رشگ
مشتاق را حال چون رشته بیتاب
بیخوابیم کشت دور از تو دریاب
در وادی عشق ما تشنه مردیم
و آنجا چو گوهر هر سنگ سیراب
چون راه ما طی گردد که داریم
جسمی گران خیز پائی گران خواب
شاید که یابیم گوهر فکندیم
دل را بدریا تن را بغرقاب
ما را چه عشرت زین بزم کاینجا
ماندیم تنها رفتند احباب
راهم پر از سنگ پای طلب لنگ
وقتم عجب تنگ مقصود نایاب
چون عمر را تن گردد عنان گیر
گرد است و صرصر خاشاک و سیلاب
بر کف صبا را زلف تو وز رشگ
مشتاق را حال چون رشته بیتاب
وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.