هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و غم‌انگیز شاعر است که از فراق یار و نبود او رنج می‌برد. شاعر از ناله‌ها، آه‌ها و شکایت‌های خود در غیبت معشوق می‌گوید و تأثیر این دوری را بر روح و جان خود توصیف می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی و اساطیری مانند لیلی و مجنون و تخت جمشید دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، لحن غم‌انگیز و استفاده از استعاره‌های پیچیده، آن را برای گروه سنی بالاتر مناسب می‌سازد.

شمارهٔ ۵۲

رفتی تو ز بزم و نه همین نشئه ز می رفت
تأثیر ز آواز دف و ناله نی رفت

من بیخود شوقم بره وعده چه دانم
قاصد ز سر کوی تو کی آمد و کی رفت

چون غنچه دلم وانشود بی تو گرفتم
صد فصل بهار آمد و صد موسم دی رفت

خونی تو که در بزم بدل کردیم از ناز
رفتی و ز چشمم همه چون شیشه می رفت

یار آمد و صد شکوه بدل داشتم از وی
رفتم چو کنم سر گله‌ای وای که وی رفت

رفت از برم آن سروسهی وز دل و جانم
صد آه ز دنبالش و صد ناله ز پی رفت

فریاد که بختش نرسانید به لیلی
مجنون اگر از بادیه صد بار بحی رفت

نالان نشوی تا ز فراقی تو چه دانی
کز درد جدائی نیستان چه به نی رفت

کردیم ز خاک در و نقش قدمت یاد
هرجا سخن از تخت جم و افسر کی رفت

مشتاق که آمد بر او شکوه کان دوش
چون گرد ره دور و دراز گله طی رفت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.