هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناکامی‌های عاشقانه و نرسیدن به معشوق شکایت می‌کند. او احساس می‌کند که تقدیر و معشوق هر دو به او ستم کرده‌اند و راه وصال را بسته‌اند. همچنین، از بی‌وفایی دیگران و ناله‌های بی‌ثمر خود می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و شکایت از تقدیر نیاز به درک عمیق‌تری از زندگی دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۵۸

تو را که چرخ به کام من از جفا نگذاشت
به کام غیر ندانم گذاشت یا نگذاشت

فغان که بلبل آن گلشنم که هرگز گوش
گلشن به ناله ی مرغان بی‌نوا نگذاشت

ز دیر و کعبه به کوی تو ره برد هیهات
کسی که لطف تو راهیش پیش پا نگذاشت

به من گذر به غلط کردی و شکفت دلم
تو میگذاشتم تنگ دل خدا نگذاشت

هزار مرتبه مشتاق خواست از کویت
رود ز جور تو چون دیگران وفا نگذاشت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.