هوش مصنوعی: متن بالا یک شعر عاشقانه است که در آن شاعر از درد عشق، هجران و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. عناصری مانند بلبل، گل، صبحدم و طبیعت به‌کار رفته‌اند تا احساسات عمیق و عاشقانه را بیان کنند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند صبر، رازداری و یادگیری از استاد وجود دارد.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی قدیمی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات دارد.

شمارهٔ ۸۶

به ناله صبحدمم بلبل خوش الحان گفت
که از جفای گل آن می‌کشم که نتوان گفت

به گوش جان دلم این نکته دوش پنهان گفت
غمیست عشق که نتوان نهفت و نتوان گفت

جگر خراش از آن شد صفیر مرغ اسیر
که هرچه گفت ز محرومی گلستان گفت

حدیث پیک صبا کرد بازم آشفته
که گفت قصه زلف تو و پریشان گفت

کسیکه سر زد از او راز عشق فرقی نیست
گر آشکار نگفت این حدیث و پنهان گفت

ز دوری چمن آن بلبلم که تا جان داد
به ناله قصه دور و دراز هجران گفت

مزن ز حوصله گو لاف خستگی در عشق
که درد خود به طبیب از برای درمان گفت

نکرده خدمت استاد کس نشد استاد
نخستم این سخن استاد در دبستان گفت

چنان برت بخروشم که عندلیب به گل
به ناله درد دل خویش با صد افغان گفت

نظر به همت مشتاق کن که در همه عمر
نگفت جز سخن عشق و هرچه گفت آن گفت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.