هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد دوری، عشق ناکام و حسرت‌های زندگی سخن می‌گوید. شاعر از فراق، گذر عمر و ناله‌های درونی خود می‌گوید و احساسات عمیق انسانی مانند عشق، اندوه و امید را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده است که درک آن ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند حسرت و اندوه نیاز به تجربه‌ی زندگی بیشتری دارند.

شمارهٔ ۹۱

بر لب به غیر ناله که دمساز مانده است
از دوریت به ما چه دگر باز مانده است

آمد خزان عمر و هوای چمن بجاست
پَر رفته است و حسرت پرواز مانده است

چون دل زید به پنجه مژگان او که صید
سالم کجا به چنگن شهباز مانده است

دارم ز دیر و کعبه به دل رو که این در است
در عشق اگر دری بر خم باز مانده است

کردم به باغ ناله‌ای و تا ابد مرا
از شوق غنچه گوش بر آواز مانده است

جز من که در دلم غمت افسرده پاک را
در خانه سیل خانه برانداز مانده است

مشتاق را ز عشق بود بوی گل کجا
پنهان به زیر پرده غماز مانده است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.