۲۰۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۳

رستنش از دامت احتمال ندارد
مرغ اسیریست دل که بال ندارد

آن قدر و رفتار بین که سرو خرامان
جلوه جان‌بخش این نهال ندارد

روی تو ماهست لیک در خم ابرو
ماه برخ عنبرین هلال ندارد

خسته دلم صید کودکیست که هرگز
رحم بمرغ شکسته بال ندارد

نالم و دانم که ره بگوش تو ای گل
ناله مرغ ضعیف نال ندارد

زینت حسن است تیره بختی عاشق
روی توحاجت به خط و خال ندارد

ساخته مشتاق با گدائی کویت
داعیه حشمت و جلال ندارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.