هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، با تصاویر زیبا و استعارههای غنی، به توصیف معشوق و تأثیر عمیق او بر شاعر میپردازد. شاعر از زلف سیاه، چشمهای نافذ، و نگاه معشوق یاد میکند که همواره در ذهن او حاضر است و او را به وجد میآورد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی استعارهها و اشارات عرفانی نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارند.
شمارهٔ ۱۴۱
شام شد زلف سیاه تو بیارم آمد
گشت طالع مه و ماه تو ببارم آمد
دوش در بادیه رم کرده غزالی میگشت
گردش چشم سیاه تو بیادم آمد
بر سر شاخ کله گوشه گل باد شکست
شکن طرف کلاه تو بیادم آمد
خنجر غرقه بخون در کف مستی دیدم
تیغ خونریز نگاه تو بیادم آمد
بخسی آتشی از جلوه برقی افتاد
حال خود بر سر راه تو بیادم آمد
تیری آمد بهدف تند ز شستی مشتاق
سرعت ناوک آه تو بیادم آمد
گشت طالع مه و ماه تو ببارم آمد
دوش در بادیه رم کرده غزالی میگشت
گردش چشم سیاه تو بیادم آمد
بر سر شاخ کله گوشه گل باد شکست
شکن طرف کلاه تو بیادم آمد
خنجر غرقه بخون در کف مستی دیدم
تیغ خونریز نگاه تو بیادم آمد
بخسی آتشی از جلوه برقی افتاد
حال خود بر سر راه تو بیادم آمد
تیری آمد بهدف تند ز شستی مشتاق
سرعت ناوک آه تو بیادم آمد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.