هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بیانگر درد فراق، امید به وصل، و ستایش دوست است. شاعر از تلخی جدایی مینالد، اما به لطف و مراد دوست امیدوار است. او از صحبت دوست و جام اتحاد یاد میکند و آرزو میکند که ایزد مراد دلش را بدهد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر وجود دارد که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۱۵۹
پی چه گلبن بختم گل مراد دهد
که تا دهد فلکش چیند و بباد دهد
میست تلخ جدائی که میکشد ساقی
از این شرابم اگر جرعه زیاد دهد
معاشران ز پی صحبت تو مدهوشند
تر از حسرت ما ز آن میان که یاد دهد
ازو مراد طلب عالمی و من خاموش
که لطف دوست مرا باید آنچه داد دهد
کنونکه سوخت فراقم کجاست دلسوزی
که در هوای تو خاکسترم بباد دهد
دوئی بکوی مغان کی سزد خوش آن ساقی
که گر میم دهد از جام اتحاد دهد
بود به بزم شهان ساغری بدور که یاد
ز کاسه سر جمشید و کیقباد دهد
خوشم که درد توام در میان گرفته مباد
فلک چو مهره از این ششدرم گشاد دهد
دهد مراد دلش ایزد آنکه یاد تو را
ز نامرادی مشتاق نامراد دهد
که تا دهد فلکش چیند و بباد دهد
میست تلخ جدائی که میکشد ساقی
از این شرابم اگر جرعه زیاد دهد
معاشران ز پی صحبت تو مدهوشند
تر از حسرت ما ز آن میان که یاد دهد
ازو مراد طلب عالمی و من خاموش
که لطف دوست مرا باید آنچه داد دهد
کنونکه سوخت فراقم کجاست دلسوزی
که در هوای تو خاکسترم بباد دهد
دوئی بکوی مغان کی سزد خوش آن ساقی
که گر میم دهد از جام اتحاد دهد
بود به بزم شهان ساغری بدور که یاد
ز کاسه سر جمشید و کیقباد دهد
خوشم که درد توام در میان گرفته مباد
فلک چو مهره از این ششدرم گشاد دهد
دهد مراد دلش ایزد آنکه یاد تو را
ز نامرادی مشتاق نامراد دهد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.