هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که از درد فراق، عشق نافرجام و فریب‌های عشق سخن می‌گوید. شاعر از دیوانگی ناشی از نگاه معشوق، ویرانی ناشی از عشق و احساس بیگانگی با جهان می‌نالد. در نهایت، اشاره‌ای به امید وصال دارد که گویی تنها در خواب و افسانه ممکن است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است برای آنها سنگین باشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند عرفان و فلسفه عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۶۹

دلم جای غم جانانه کردند
مقام گنج در ویرانه کردند

ز چشم ساقیم دیوانه کردند
سیه مستم ازین پیمانه کردند

کجا شایسته دام است مرغی
که صیدش از فریب دانه کردند

خراب از ساغر عشقند کونین
چه می یارب درین پیمانه کردند

چو حسن و عشق را چیدند محفل
تو را شمع و مرا پروانه کردند

دو چشمش از نگاه آشنائی
دو عالم را ز خود بیگانه کردند

به بین مشتاق چون آخر هلاکم
ز شوق مقدم جانانه کردند

ز کویش مژده وصلم رساندند
مرا درخواب ازین افسانه کردند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.