هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد دوری و هجران معشوق می‌نالد و بیان می‌کند که چگونه این جدایی باعث رنج و ملال او شده است. او از ناتوانی خود در پرواز مانند مرغی در قفس سخن می‌گوید و به نادانی کسی اشاره می‌کند که با چرخ (تقدیر) در صلح است اما در سختی‌ها دچار ملال می‌شود. در نهایت، شاعر از ساقی و باده‌ای یاد می‌کند که مشتاقانه می‌نوشد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۹۸

بتی کز صحبتم گیرد ملالش
چه سازم گر نسازم با خیالش

که مخصوص منست و خاصه غیر
شب هجرانش و روز وصالش

مزن ایدل بجان ناتوان طعن
اگر از حبس تن نبود ملالش

برآید از قفس بهر چه کین مرغ
ندارد قوت پرواز بالش

زهی نادان که او با چرخ باشد
بدولت صلح و در نکبت ملالش

که این ساقی بود از باده مشتاق
تهی جام زر و جام سفالش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.