هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از غم و دلتنگی خود سخن میگوید و از عشق و انتظار کشیدن برای معشوق مینالد. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند سنگ و شیشه، آینه زنگزده و گلهای پرخون، احساسات عمیق خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر شاعرانه مانند 'گل دل پرخون' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۲۰۵
سنگین دلت گرفته دلم تنگ در بغل
آورده تنگ شیشه من سنگ در بغل
بی او بسیر گل دل پرخون مرا ببر
خوشتر ز شیشه می گلرنگ در بغل
در سینهام بدل ننمودی رخ و گرفت
از انتظار آینهام زنگ در بغل
از دل ببر خوش آنکه من و او بهم رسیم
من آبگینه در بغل او سنگ در بغل
مشتاق کو ز سرو قباپوش او مرا
بختی که چون قبال کشمش تنگ در بغل
آورده تنگ شیشه من سنگ در بغل
بی او بسیر گل دل پرخون مرا ببر
خوشتر ز شیشه می گلرنگ در بغل
در سینهام بدل ننمودی رخ و گرفت
از انتظار آینهام زنگ در بغل
از دل ببر خوش آنکه من و او بهم رسیم
من آبگینه در بغل او سنگ در بغل
مشتاق کو ز سرو قباپوش او مرا
بختی که چون قبال کشمش تنگ در بغل
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.