هوش مصنوعی:
این متن دربارهٔ ماهیت بیپایان و بیشکایت عشق است. عشق به عنوان یک سفر بینهایت توصیف شده که نیازمند تلاش و شکرگزاری است. عشق به عنوان یک نیروی والا و بیهمتا معرفی میشود که تنها با عمل و تلاش به دست میآید و کسانی که عشق را در دل ندارند، از هدایت محروم هستند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیازمند بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی است. این مفاهیم ممکن است برای افراد زیر 16 سال دشوار یا نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۵۸
ای پسر عشق را بدایت نیست
در ره عاشقی نهایت نیست
اگرت عشق هست شاکر باش
که به عشق اندرون شکایت نیست
گر بنالی ز حال عشق ترا
علت عاشقی به غایت نیست
جهد کن جهد تا به عشق رسی
کانچه گفتم ترا کفایت نیست
ز عمل کام دل شود حاصل
درد را نزد من حکایت نیست
چون وصیت کنم به عشق ترا
که مرا نوبت وصایت نیست
عشق ما را ولایتی دادست
که کسی را چنان ولایت نیست
رایت خیل عشق فعل بود
عشق را نزد فعل رایت نیست
هر کرا عشق نیست در دل و جان
در دل و جان او هدایت نیست
در ره عاشقی نهایت نیست
اگرت عشق هست شاکر باش
که به عشق اندرون شکایت نیست
گر بنالی ز حال عشق ترا
علت عاشقی به غایت نیست
جهد کن جهد تا به عشق رسی
کانچه گفتم ترا کفایت نیست
ز عمل کام دل شود حاصل
درد را نزد من حکایت نیست
چون وصیت کنم به عشق ترا
که مرا نوبت وصایت نیست
عشق ما را ولایتی دادست
که کسی را چنان ولایت نیست
رایت خیل عشق فعل بود
عشق را نزد فعل رایت نیست
هر کرا عشق نیست در دل و جان
در دل و جان او هدایت نیست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.