هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تنهایی و ناامیدی خود می‌گوید و آرزو می‌کند که کسی را برای شکایت از دردهایش داشته باشد. او از گرفتاری در دام تقدیر و ناتوانی در رهایی از قفس زندگی شکایت دارد و آرزو می‌کند که حتی کمترین امکانات یا حمایتی را داشته باشد تا بتواند فریاد بزند. همچنین، او به حسادت به دیگران که از لذت‌های زندگی بهره‌مند هستند اشاره می‌کند.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، بیان احساسات ناامیدی و تنهایی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۱۹

ای کس من در جهان گر جز تو کس میداشتم
شکوه میکردم ز جورت تا نفس میداشتم

از کمین برخواست صیاد وز ره برچید دام
ز آشیان ای کاش راهی در قفس میداشتم

ناله من بس ضعیف و محمل او دور کاش
جا بپای ناقه‌اش همچون جرس میداشتم

کی برندی میزدم از شحنه‌ام گر بود باک
می نمیخوردم اگر بیم از عسس میداشتم

نیستم بیخانمان از بیم برق خانه‌سوز
آشیان می‌بستم از یک مشت خس میداشتم

بر لبم مهر سکوت از ذوق خاموشی مدان
میزدم فریاد گر فریادرس میداشتم

کامیاب اغیار مشتاق از لبش من نیز کاش
ریزه‌ای زین شهد قسمت چون مگس میداشتم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.